تفاوت سطح درآمد با مقاطع تحصیلی مختلف در کانادا
تحصیلات در استخدام فرد نقش اساسی بازی می کنند. در کانادا تقریباً برای هر کاری رشته تحصیلی خاص آن کار وجود دارد. بجز بعضی کارهای ساده, بیشتر کارها نیازمند تحصیلات هستند. در این مقاله به بررسی تفاوت سطح درآمد با مقاطع تحصیلی مختلف در کانادا می پردازیم. داشتن تحصیلات مرتبط در کنار مهارت و تجربه، شانس استخدامی شما را چند برابر می کند. برای بعضی کارها نظیر کارهای مهندسی، پزشکی و سایر کارهای مهارتی-تخصصی بدون داشتن تحصیلات مرتبط شانسی برای استخدام وجود ندارد. گرچه تحصیلات خارج از کانادا هم مورد قبول کارفرماها قرار می گیرد، داشتن تحصیلات کانادایی امتیاز بزرگی محسوب می شود. تحصیلات کانادایی به سه دلیل برروی کارفرما اثر مثبت دارد: دلیل اول آن است که براساس استانداردهای بازار کار کانادا ارائه می شود و دلیل دوم نیز آنکه نشان دهنده آشنایی شما با یکی از زبان های رسمی این کشور است. آخرین دلیل هم این است که از تقلبی نبودن مدرک مطمئن هستند. به عبارت دیگر نیازی به معادل یابی و اینها نیست و اگر شک کنند به راحتی می توانند با کالج یا دانشگاه تماس بگیرند و از صحت مدرک مطمئن شوند.
گرفتن مدرک دکتری در برخی موارد می تواند به ارتقای شغلی و رسیدن به هدفتان به شما کمک کند اما همیشه هم تصمیم عاقلانه ای نیست. در برخی رشته ها گرفتن مدرک دکتری هدر دادن وقت و زمان است.بنابراین اگر به فکر ادامه تحصیل هستید خوب است با خودتان وراست باشید و ببینید آیا به این مدرک نیاز دارید یا نه.
امکان جستجوی کار در کانادا بستگی به عوامل زیادی دارد. سطح زبان شما نقش بسیار مهمی دارد. اما در کل، احتمال یافتن کار در کانادا به نسبت بسیاری از کشورهای دیگر بالاتر بوده و اکثر دانشجویانی که جدی به دنبال کار هستند، در این مسیر موفق میشوند. پیدا کردن کارهای تخصصی در دوران دانشجویی در کانادا کمی سخت بوده ولی امکان انجام کارهای جنرال وجود دارد. این کارها میتواند در رستوران یا در کارخانه ها و شرکت های تولیدی باشد. در مقطع مستر و دکتری امکان گرفتن پروژه های دانشجویی نیز وجود دارد، معمولا دانشگاه ها و اساتید این پروژه ها را به دانشجویان ارائه میکنند و در قبال انجام این پروژه ها نوعی درآمد یا کمک هزینه تحصیلِی اعطا میشود.
معمولا درآمد با افزایش مدرک تحصیلی بیشتر نمی شود مگر اینکه تخصص بسیار خاصی داشته باشید. استفاده از دوره ی دکتری برای رونق گرفتن بازار قماری است که ریسک زیادی دارد. چند سال از عمر خود را هدر می دهید و شاید زیر بار قرض و وام هم بروید. شاید بازار کار چندان خوب نباشد اما اگر به جست و جو ادامه دهید حتما کار پیدا میکنید.
از نظر میزان حقوق اگر بخواهیم نگاه کنیم کسی که با فوق لیسانس مشغول کار میشود در صورت پیدا کردن کار مناسب، حدود سالی ۹۰ هزار دلار حقوق دریافت میکند و کسی که با دکتری مشغول کار میشود حدود سالی ۱۱۰ – ۱۲۰ هزار دلار دریافتی دارد و معمولا حقوق کسی که با فوق لیسانس مشغول میشود بعد از ۴-۵ سال افزایش انچنانی پیدا نمیکند و باز هم به سطح حقوق دکتری نمیرسد. البته شاید از نظر تعداد موقعیتهای شغلی، موقعیتهای شغلی دکتری خیلی کمتر باشد، ولی تعداد کسانی که دکتری دارند هم به نسبت خیلی کمتر است و در نتیجه شانس شما برای پیدا کردن کار با مدرک دکتری کم نخواهد بود. اما صرف نظر از مسالهی اقتصادی دو فاکتور مهم و ارزشمند وجود دارد: یک این که احتمال رشد و ارتقاع موقعیت شغلی با مدارک بالاتر بیشتراست.
تا به حال دیده نشده در هیچ شرکت بزرگ آمریکایی مدیر یک قسمت لیسانس یا فوق لیسانس باشد. مدیران معمولا دکتری دارند, البته بستگی به شرایط و مهارت اون شخص در بعضی مواق متفاوت است. مساله دوم هم نوع کار است. وقتی که شما دکتری دارید احتمال این که پروژهای که شما در مورد آن کار میکنید یک کار کاملا جدید و تحقیقاتی باشد بیشتر است. اگر به شخصه از کارهای روتین و تکراری خوشتان نمیاید و زود از آن خسته میشوید، وقتی که با لیسانس یا فوق لیسانس استخدام شوید، احتمال این که چنین کاری بگیرید زیاد است. در همین راستا، استخدام شدن در research lab ها با مدرک لیسانس یا فوق تقریبا محال میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص شرایط خودتان می توانید با مشاوران استادی پلن تماس بگیرید.
بدون دیدگاه